شوق حرم
زائران می روند کم کم همه
باز من می مانم دور از همه
عاشقان چه عاشقانه می روند
در ره عشق با سَر می دَوند
گمان می کردم امسال دعوتم
اما فهمیدم که بی سعادتم
دوباره اقوام و دوستان را بدرقه میکنم
پس کی خودم سفر را تجربه میکنم
من که اشک ریختم و دعا کردم
از خدا زیارت اربعین تمنا کردم
از چه دعایم رد و اجابت نشد
نصیب من از اربعین، زیارت نشد
به دل غم دارم و گریه می کنم
کبوتر دلم را بهانه می کنم
کبوتر هوای حرم به سر دارد
شوق پرواز به سوی دگر دارد
از ماندن در این وادی می ترسد
از حرم ندیدن و مردن می ترسد
کبوتر را پر می دهم سوی حرم
حسین جان بپذیر این کبوترم
به دلم وعده می دهم ان شاء الله
سال دگر کربلا، اربعین ابا عبدالله
نذری به سبک زندگی اسلامی
شب هفتم محرم برای اولین بار همراه بچه ها به مجلس عزاداری محله ی یکی از اقوام دعوت شدیم.
مراسم بسیار خوب و با شکوه برگزار شد.
بعد از آن هم سفره ی احسان و اطعام برپا شد.
دو تا خانم با آرامش و با محبت خانم ها و بچه ها را به نشستن بصورت ردیفی برای پذیرایی بهتر، دعوت می کردند.
چند پارچه ی شطرنجی با متراژی که از این سر به آن سر حسینیه می رسید، روی زمین پهن شد.
یکی قاشق پخش می کرد، دیگری لیوان استیل. یکی هم پارچ های پلاستیکی آب را وسط می گذاشت.
بعد هم چند نفر خانم بصورت ستونی ایستادند و سینی ای که بشقاب های ملامین غذا در آن بود دست به دست می دادند و نفر آخر بشقاب را جلوی هر کس می گذاشت.
غذا را به اندازه ای ریخته بودند که اضافه نماند. بعضی مادرها ظرفی همراه داشتند و غذای خود یا کودکشان را داخل ظرف می ریختند تا به خانه ببرند.
تا غذا به همه نداده بودند، مرتب تذکر می دادند: آن هایی که غذا گرفتند و خوردند بلند نشوند تا صف ها بهم نریزد و مزاحم خوردن بقیه نشوند.
بعد از اطعام، چند نفر در یک چشم برهم زدن سفره را جمع کردند. تعدادی خانم هم در گوشه ی حیاط مشغول شستن بشقاب و قاشق و….شدند.
موقع رفتن، یکی از خانم ها رو به مسئولین هئیت و پذیرایی گفت: چرا از ظرف غذای یکبار مصرف استفاده نکردید! این همه دردسر نداشت.
خانم مسئول گفت: حیف نیست غذای امام حسین علیه السلام را در ظرف یکبار مصرف که برای سلامتی ضرر داره، بریزیم. دهه ی محرم بهترین زمان برای تبلیغ سبک زندگی اسلامیه! از همین هیئت ها باید شروع کرد و از همین نذری دادن ها…
پی نوشت:
طبق تحقیقات علمی، ریختن غذای گرم و چای داغ داخل ظروف پلاسیتیکی یکبار مصرف خصوصا از نوع بی کیفیت، به سلامت غذا ضرر می رساند.
شهادتت مبارک همشهری
دیشب در فضای مجازی گشتی میزدم که خبر شهادت شهید مدافع حرم علی اصغر الیاسی از استان البرز توجهم را جلب کرد.
جدید بودن خبر شهادت از یک طرف و هم استانی بودن مان از طرف دیگر، حسرت و غبطه ی مرا به دنبال داشت.
عکس را به همسرم نشان دادم و گفتم:
ببین یکی از همشهری هایمان شهید مدافع حرم شده!
همسرم با دیدن عکس از جا پرید و گفت: من او را می شناسم! پسر عمه ی دوستم رسول هست! پارسال اربعین در یک موکب بودیم! خانه ی پدری شان همین دو محله بالاتر ازماست!
بعد هم گوشی را برداشت و به دوستش پیام داد!
همسرم درست شناخته بود. آقا رسول خبر شهادت را تایید کرد و گفت: هنوز پدر و مادر شهید خبر ندارند!
حال عجیبی پیدا کردم. در این روز و شب هایی که بوی محرم شهر ما را فرا گرفته، یک نفر از دوستان همسرم از دو محله بالاتر از ما، به سوریه رفته و شهید مدافع حرم شده و به دیدار امام حسین علیه السلام و حضرت زینب سلام الله علیها نائل شده است. تصورش هم غبطه برانگیز است.
خوش به سعادتت آقا علی اصغر
خوش به سعادت پدر و مادرت
شهادت مبارک قهرمان