نگاهی به سنت چهارشنبه سوری
شبِ آخرین چهارشنبه ی سال، از دیرباز مورد توجه ایرانیان بوده است. در این شب با برپایی آتش و برگزاری آداب و رسومی مختص هر فرهنگ، سور و جشنی برپا می شد.
سال های پیش را به یاد می آورم که چهارشنبه سوری برای خانواده ها جایگاه خاصی داشت. کارهای خانه تکانی نوروز، باید تا قبل از چهارشنبه سوری به پایان می رسید. بچه ها تمام ذوق و شوق شان دیدن آتش و پریدن از روی آن بود. تقریبا هیچ والدینی نگران بوجود آمدن حادثه ای برای فرزندش نبود.
ساعتی بعد از اذان مغرب اهالی کوچه ی ما جمع می شدند، تکه چوب و هیزمی را در جای معین می گذاشتند و آتش کوچکی برپا می شد. همه دقایقی به تماشای آتش می نشستند. شعله که کمتر می شد، پسربچه ها از روی آن می پریدند. بعد از خاموشی کامل، خاکسترها را آب و جارو می کردند و هر کس به خانه ی خود می رفت.
از دیگر رسوم، این بود که هر خانواده با توجه به فرهنگ خود، در این شب غذای خاصی آماده می کرد و بشقابی از آن غذا را به همسایه هم می داد. مادر من غذایی محلی به نام کَل جوش با دوغ، گوشت، لپه و پیاز داغ و نعناع داغ می پخت. بعضی ها شیربرنج و بعضی دیگر ماهی پلو درست می کردند. دیگر اینکه در این شب، خانواده ی داماد برای عروسی که در دوران عقد بود، عیدی می بردند.
رسم دیگر این شب، قاعده ای به نام فال گوش بود. به این صورت که مادر خانواده نیّتی در دل داشت، منتظر می ماند تا اولین کلام از دهان کسی که وارد خانه می شود را به عنوان ملاک برای جواب نیت خود، قرار دهد.
چهارشنبه سوری هم مثل دیگر آداب و رسوم ما ایرانی ها، دستخوش تغییر شده است. امروز، پروژه خانه تکانی تا لحظاتی قبل از آغاز سال جدید و حتی بعد از آن هم، ادامه دارد.
والدین نگران از خطراتی که با ظهور وسایل جدید آتش بازی در کمین بچه هاست، شب چهارشنبه سوری را به صبح می رسانند. شاید بردن بشقابی از غذایی ساده مثل کل جوش و شیربرنج برای همسایه، بی کلاسی تلقی شود. شاید خیلی خانواده ها، بخاطر شرایط اقتصادی نتوانند، برای تازه عروس هایشان، عیدی مناسبی تهیه کنند و شایدهای دیگر..
دعا می کنم که این روزهای پایانی سال، به خوبی و خوشی بگذرد و سال جدید، همراه خیر و برکت برای تمام خانواده های ایرانی و اقوامی که نوروز را جشن می گیرند، از راه برسد.