ادبِ نوعروس
بانو، شما در خانه ی پدر بودید که پس از شهادت دخت پیامبر(س)، حضرت علی(ع) از برادرش عقیل که به نسب عرب، آشنا بود، خواست تا از تبار دلاوران، همسری برایش انتخاب کند. چه حالی داشتید وقتی فهمیدید که برای رسالتی بزرگ برگزیده شده اید!؟
احتمالا گونه هایتان سرخ شد و قلب تان به تلاطم افتاد. شاید هم به اتاق دیگری رفتید و شرایط را سنجیدید! به اینکه خواستگار شما، به تازگی همسر عزیزش را از دست داده و چهار فرزند هم دارد. ولی این را می دانستید که علی (ع) وصی رسول خداست و فرزندان او فرزندان رسول خدا.
خدا را شکر که جواب پدر در پاسخ این خواستگاری مثبت بود و پاسخ شما هم.
وقتی قدم به خانه ی مولا گذاشتید، حسنین (علیهم السلام) در بستر بیماری بودند، به سرعت بر بالین آن ها حاضر شدید و به پرستاری پرداختید.
در ادب نو عروسی همچون شما همین بس که از مولا علی (ع) خواستید که شما را به نام حقیقی تان یعنی فاطمه صدا نزنند، تا مبادا قلب کوچک فرزندان حضرت زهرا (س) با شنیدن این نام، در فراق مادر به درد آید. نوعروس با ادب و معرفتی که شد مادر پسرها، ام البنین. شاید حضرت علی (ع) پس از شنیدن این پیشنهاد لبخندی زده، شما را تحسین کرده و برایتان دعای خیر کرده باشد.
تاریخ گواه این است که شما همواره یادگاران حضرت زهرا(س) را بر فرزندان خود ترجیح می دادید. آن قدر مهربان بودید که آن ها نیز شما را دوست داشتند.
به راستی که از دامان مادری چون شما، فرزندانی دلاور تربیت می شوند که در روز عاشورا، در رکاب مولایشان حسین(ع) به شهادت می رسند. بانوی صبوری که وقتی خبر شهادت چهار پسر خود را شنید، خم به ابرو نیاورد. اما برای عزیز فاطمه شیون و زاری کرد. شما الگویی به حق، برای مادران و همسران شهدا هستید.