یک شب سحر، من و آقا موشه
11 خرداد 1397
حدود ده سال پیش، ده ماه از ازدواج مان می گذشت که اولین ماه رمضان مشترک مان فرا رسید. یک شب که برای گرم کردن غذای سحر، به آشپزخانه رفته بودم، وقتی برق را روشن کردم، احساس کردم که یک موجود کوچک سیاه به سرعت از کنار پایم رد شد و زیر اجاق گاز رفت. ترسیدم… بیشتر »
9 نظر